شهرالرمضان.....الذی انزلت فیه القران
بسم الله الرحمن الرحیم
شنبه.٧مرداد.سال١٣٩١.ساعت٦:٣٠صبح.
سلام به همگی.یه مدت پیش یه عالمه مطلب نوشتم ولی متاسفانه ارسا ل
نشد و من حسابی عصبانی شدم.خلاصه الان هم که مینویسم زیاد حوصله ندارم.
تولد مهربون فاطمه ی من ٢٧ تیر بود که ما شبش براش تولد گرفتیم.خداییش خیلی خوش گذشت.مهربون فاطمه ی من ٤سالش تموم شد و رفت توی ٥ سال.هزارساله بشی جیگرم.
فاطمه خانوم ما امسال به حول و قوه ی الهی میره پیش دبستانی١.یه مدرسه خوب براش پیدا کردم.قرآنیه.با تفریح و شعر و داستان قرآن رو موضوعی یادشون میدن و ان شالله تا ٥ دبستان حدود ٢٠ جز قران و حفظه.البته بگم من از همین قضیش راضیم ک ه مدت یادگیری طولانیه و بچه بهش فشار نمیاد.دعا کنید فاطمه ی من موفق باشه و با نور الهی دلش گره بخوره.آمین....
امروز با همسری و مهربون فاطمه رفتیم نمایشگاه قرآن کریم.بیست.عالی...عجب حال و هوایی.توی ماه مهمونی خدا..نوای ملکوتی قرآن....آدمایی که گوشه ی دلشون له له میزد برای قطره قطره نوشیدن معرفت...آهنگ دلنشین عشق...صدای خدا...قران الکریم....هرچقدر بگم کمه.٢تا تابلو فرش برای پذیرایی گرفتیم .واقعا دوستشون دارم.خیلی خوشکلن.با یه عالمه کتاب داستان های قرانی برای فاطمه گلی و یه سری خورده ریز دیگه.راستی نمایشگاه قران یه بخش خیلی خوب برای بانوان گرامی داشت.اون هم بخش حجاب.یعنی فروش انواع مدل حجاب.واقعا عالی بود...من برای فاطمه گلی یه روسری خوشکل خریدم که هزار الله اکبر خیلی بهش می اومد.تازه با روسری چادر لبنانی هم زده بود که باعث شده بود دایم همه قربون صدقش برن یا ازش عکس بگیرن.کار من هم شده بود گفتن ماشاالله و لاحول ولا قوه الابالله العلی العظیم.
خلاصه امروز روز قشنگی بود....
ترم تابستانه ی من هم شروع شده .کم کم باید دل به درس خوندن بدم.شهریور امتحانام شروع میشه.دعا کنید خوب بدم.کارنامه ی ترم پیش هم اومد.بیشتر از خودم انتظار داشتم و لی بد هم نشد.معدلم شده ١٧:٧٠.....
خونه رو دست گل کردم .رادیو رو روشن کردم تا عطر دعای سحر تو خونمون پراکنده شه.همسری رو برای نماز بیدار کردم.حالاهم که ساعت ٦:٣٠صبحه هنوز بنده نخوابیدم.خیلی عکس ها دارم بزارم.ولی حقیقتا تنیلیم میشه.حالا شاید گذاشتم.
التماس دعا.
توی این ماه رمضونی من رو از دعای خیرتون فراموش نکنید.برای مهربون فاطمه و نی نی آیندم هم دعا کنید....