امروز خوشحالم ....شکرت خدا.....
به نام خالق یکتا ...مهربان تر ازمادر-مهربان تر از پدر -مهربان تر از باران ....
دوشنبه-9مرداد 1391-ساعت 2:00نیمه شب
سلام.امروز هم از اون روزهای بسیار عالی بود.بعدازظهر به همسری زنگ زدم گفتم آقا برای افطار چی میل دارین که ایشون گفتن برای افطار قراره با هم با یکی از دوستای ایشون و خانواده شون بریم بیرون.ما هم به یه مجموعه ی زیبا در بالای لویزان رفتیم.واقعا آدم باید بگه:وتبارک الله احسن الخالقین.چقدر خوش آب و هوا وزیبا.
خانواده ای که من باشون آشنا شدم خانواده ی ایرانی ولی ساکن قطر بودند که البته قرار بود دوباره به ایران برگردن.واقعا خانواده ی مهربون و مومنی بودن و از هم نشینی باشون لذت بردم.چقدر خوبه که آدمی توی این کره ی خاکی دوستانی داشته باشه که از مصاحبت با اونا لذت ببره.هر چقدر از خوبی این خانواده بگم کمه.دو تا فرزند گل و با ادب داشتن.چقدر لذت بردم.
مهربون فاطمه هم تا تونست آتیش میسوزوند.البته اونا یه دختر گل به اسم زهرا گلی داشتن که فاطمه باهاش دوست شده بود.اینقدر امروز خوب بود که دوست نداشتم تموم بشه.خدایا شکرت ...صدهزار بار....
امروز هم تموم شد ولی فردایی وجود دارد که ما سازنده ی اونیم.ایشالله فردا و فرداهایی عالی در انتظارمون باشه..
امروز دلم میخواد یه چیزی بگم از فکرش هم قلبم شروع به تالاپ تولوپ میکنه.میدونید من یه ساله اومدم تهران و توفیق نماز خوندن به جماعت آقا رو نداشتم.دارم لحظه شماری میکنم که با مهربون فاطمه و همسری نماز عیدفطر رو پشت سر رهبر انقلاب بخونیم.
خدا ایشون رو برای همه ی ما نگهداره وسایشون بالای سر ما باشه.راستی من که خیلی به بچه علاقه دارم ..آقا هم چند روز پیش گل گفت و گفت جمعیتمون کمه بچه بیارید.ما هم از خدا خواسته هر کی میگه بچه ی زیاد برا چیتونه..میگیم آقا گفته....
خدایا دامن همه ی اونایی که بچه دوستدارن رو سبز کن و بشون فرزند سالم و صالح عطا کن.فرزندانی شیعه و از نسل علی اکبر.فرزندانی فاطمی و علوی...فرزندانی برومند که شفاعت کنند مارا یوم الحساب...آمین..یا رب العالمین......