فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

مهربان فاطمه و علی کوچولو

جیره خوار اهل بیت(س)

1390/12/15 3:27
1,976 بازدید
اشتراک گذاری

 

دوشنبه-15 اسفند-ساعت 12:30

niniweblog.com 

سلام.خیلی ناراحتم از اینکه میتونم دیر به دیر توی نی نی وبلاگ پیام بزارم علتش درس هامه که بسیار سنگینن.دو روز فاطمه خانومی پیش مامانم بود تا من کمی به درسام برسم.ولی امشب دوباره قدمش رو چشم مامان و بابا گذاشت و اومد و خونه رو روشن کرد.

(این عکس توی هتل در مشهد گرفته شده-بهمن ٩٠)

 

این روزا که کم کم حال و هوای عید  رو داره (البته اگر سرما اجازه بده کم کم وارد بهار شیم!!)من هم دلم برای فامیلامون تنگ شده.برای عمه هام -عموهام.دختر عموها و دختر عمه ها -برای دوستای صمیمی .کاشکی واقعا فرصتی بشه و با مهربون فاطمه بریم اهواز.دلم برای همشون تنگ شده.

niniweblog.com

(فاطمه-تشییع جنازه شهید علی هاشمی -اهواز-١٣٨٩)

 

فردا اگر خدا بخواد قراره با فاطمه گلی اتاقش رو تمیز کنیم.توی کمدها و کشوها و همچنین تختشو.اگر هم بشه یه سر و سامونی به اسباب بازیهاش بدیم.

niniweblog.com

(وقتی فاطمه کوچک بود)

 

امشب جای همه خالی یه پلو هویج خوشمزه درست کردم.راستش بابای فاطمه خیلی این غذا رو دوست داره.فاطمه جونی هم بااینکه خونه ی مامان اینا شام آش ترخینه خورده بود اما بوی پلوهویج باعث شد روی سفره بشینه.البته خوشمزگیش به خاطر این بود که سفره سفره ی حضرت زهرا(س)بود.اگر خدا قبول کنه من تا جایی که خدا کمک کنه ثواب کارهای خونه بخصوص آشپزی کردن رو هر روز به یکی از ائمه اطهار(س)هدیه می کنم.واقعا همیشه دوست دارم سر سفره ی حضرات باشم.خدا قبول کنه.واقعا دلم میخواد فاطمه ی من وفرزندان دیگری هم اگر قسمتم بشه جیره خوار اهل بیت (س)باشن.آمین

niniweblog.com

 

 

 niniweblog.com

 خیلی ها میگن فاطمه از زمان نوزادیش تا الان خیلی فرق کرده وامشب هر چه کردم عکس نوزادیش اپلود نشد.ان شاالله در اولین فرصت مشکل رو حل می کنم.نمیدونم نظرتون چیه.بعد از اینکه عکسشو گذاشتم حتما نظرتون رو بدین.....

دوستتون دارم............................................

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان آینده ( آرزو)
15 اسفند 90 2:11
سلام عزیزم ناراحت نباش ایشاا... که میری و اونارم میبینی هر چند منم از خانواده دورم و دلم برای همشون زود تنگ میشه و دلم میخواد زود به زود برم پیششون... ولی چاره نیست ...راضی ام به رضای خودش ... ایشاا.. عید میریم راستی بابت عکسای فاطمه جون من که موافقم ...عزیییییزم حتما این کارو بکن
مامانی درسا
15 اسفند 90 7:53
فقط اینو بگم مامانی فاطمه جان خاله روز به روز زیباتر شده . ماه شده . عزیزمو ببوس .
ابجی
15 اسفند 90 11:49
سلام چند بار تماس گرفتم خونه نبودی می خواستم ازت خداحافظی کنم حلالم کن ان شاءالله تو هم به زودی نصیبت بشه سایتت رو به روز کن یه کسایی مثل من و مامان آینده (ارزو) با دیدن سایتت دلمون باز می شه و حداقل یه کمی از حال و هوای خودمون میایم بیرون ممنون که نظراتمون رو می خونی امیدوارم باهم نی نی دار بشیم به زودی برام خیلی دعا کن
مامان آینده ( آرزو)
15 اسفند 90 12:16
واااااااااااای .سلام ... خوب کاری کردی اومدم سر بزنم دیدم عکسا رو گذاشتی خوشحال شدم .. ماشاا... خیلی ناز بوده فرق کرده ولی معلومه خود فاطمه جونه....دسسسسسستت درد نکنه
منم سرگشته ی پیمانت ای دوست
15 اسفند 90 17:04
سلام خواهر خوبم خوبی؟کار خوبی کردی عکسای فاطمه رو گذاشتی اما بهت پیشنهاد میکنم عکسای نوزادیش رو نذاری!!!برا عید هم جان من جلوی موهای دخترمون رو کوتاه کن ببین چه هلویی میشه البته ناگفته نماند فاطمه خانم همین الان هم راحت الحلقومه!!! امروز بالا خره کتابخونه رو چیدم همش خدا خدا میکنم زودتر بیای ببینی معصومه واقعا" ازت یه سوالی دارم! فکر می کنی کی عکسا به دستم برسن؟؟!! امروز تمام عکسارو که می خوام چاپ کنم ریختم رو لب تاب منتظر همین عکسایی هستم که پیش توست!خوب شد تو مسئول اجرای پروژه های کشوری نشدی!!می خوا برم سراغ درسا ولی اصلا" حوصله ندارم انقدر سختن که آدم رو میبره تو شک خدا به دادمون برسه برا آخر ترمخب خواهر بیشتر از این مزاحمت نباشم.التماس دعا
شاهده
16 اسفند 90 11:37
سلام عزیییییییزم ماشالله ماشالله قربونش بشم خدا حفظش کنه انشالله در پناه خانوم فاطمه زهرا...وااااای راس میگی من که هم میرم دان هم میرم سر کار هنوز فرصت خونه تکونی ندارم...ممنونم از همه دلداری ها و دلگرمی هات عزیزم...دعا کن امروز با خبر خوب بیام...
مامان نفس طلایی
17 اسفند 90 0:11
سلام عزیزم از اشنایی با وب فاطمه خانوم خوشحال شدم
مامی امیرحسین
18 اسفند 90 7:26
وااای عزیزم چقدر تو نازی عزیزم...هم نوزادیت هم حالا ...چه کار خوبی میکنی مامانی که ثواب کاراتو هدیه میکنی...خیلی خوشم اومد.منم از امروز همین کارو میکنم...میبوسمتون
عارفه
20 اسفند 90 22:40
سلام عزیزم خوشحالم که دانشگاه قبول شدی فاطمه خانم ماشالله خیلی نازه منم با افتخار لینکتون کردم
مامانی طهورا
23 اسفند 90 9:01
دختر نازی دارین ماشااله