فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

مهربان فاطمه و علی کوچولو

الحمدلله الذی.......

1391/6/1 0:42
3,636 بازدید
اشتراک گذاری

 

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین)ع)

 

ديدار مسئولين نظام، جمعي از قشرهاي مختلف مردم و سفراي كشورهاي اسلامي

سلام.مجددا عید همگی مبارک

از شب یکشنبه یه ذوقی توی دلم بود.اصلا دل

 تو دلم نبود.صبح ساعت 8به سمت بیت رهبری راه افتادیم.

یه هیجان عجیبی در من و همسرم و مهربان فاطمه بود.

به اونجا که رسیدیم با کمال تعجب دیدم که من و فاطمه

 اولین نفری هستیم که رسیدیم...فاطمه یه مقنعه و چادر

 زده بود...اون هم ذوق داشت...

تا در باز شد من و فاطمه وارد سالن بیت

 شدیم..عجب حال و هوایی بود...شیرینی وشربت گذاشته

بودند  واز اونجا که میدونم این شربت و شیرینی مال بیت آقاست

به فاطمه گفتم مامان بخور تا جونت روشن شه...من

 هم نیت کردم و خوردم...بعد با افتخار من و فاطمه

 صف اول ..نفر اول نشستیم...مردم همه با یه حالت خاصی وارد میشدند...چشم ها برق میزد و دل ها تالاپ و تولوپ میکرد...همیسرم هم درقسمت آقایان نشسته بو د ودائم

به هم نگاه میکردیم و میخندیدیم...مهربان فاطمه میگفت

 مامان پس آقا کو...من هم میگفتم الان ایشون میان...نمیتونم

لحظه ای که آقا اومد رو تعریف کنم...همه بلند شده بودن...ما هم فاطمه رو بلند کردیم تا اقا رو ببینه...همه جمعیت

مشتها رو گره زده بود و میگفت:ای رهبرآزاده آماده ایم آماده........این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده....وای جانها در کف

دستمان بود و اشکها جاری....فاطمه تمام قد ایستاده بود

 تا آقا روببینه....واقعا ایشون یه تیکه نور بود...

..........................................

اینم عکس گل دخترم.همون دختر کوچولو با چادر که جلو ایستاده...ببخشید کیفیتش خوب نیست

 

 

 

.......................................................................

فردا هم با همسرم و فاطمه دارم میرم گاجره(یه منطقه ای بین شمشک -دیزین)یه جای خوش آب و هوا.ایشالله میام عکس میزارم

 

یا علی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامانی
1 شهریور 91 8:27
خوش به سعادتتون مامانی بروزم
آوازقو
1 شهریور 91 8:41
سلام . خوشا به سعادتتون......راهشون مستدام....
آوازقو
1 شهریور 91 8:47
خوش بگذره.....همیشه با خوشی روزگار بگذرانی....مهربان فاطمه رو هم از طرف من ببوسید.....
زهره
1 شهریور 91 11:28
سلام عزیزم واااااااااااااای خوش به سعادتتون زیارت قبول خیلی بهتون غبطه خوردم انشاءالله ما هم توفیق پیدا کنیم دوباره زیارت کنیم مولا رو
مامان تسنیم سادات
1 شهریور 91 11:57
می دونم چه حسی داشتید .... انشاا... بهتون خوش بگذره
شاهده
2 شهریور 91 10:47
یاد اون موقعی افتادم که رفتم جلو وازشون چفیه شونو گرفتم...الهی فدای مهربونیش مثل جدش اهل جود و کرمند...برادر شوهرم هم زرنگی کرد از آقا انگشتر گرفت...یادش بخیر خوشششششش بگذره عزیزم فاطمه جان رو از طرف ما ببوس
غزل
2 شهریور 91 14:25
سلام خوش حالم که خوش حالی. امیدوارم همیشه سهمت از زندگی خوش حالی باشه.
در انتظار ....
2 شهریور 91 14:58
خدا را شکر اونجوری که دوست داشتی شد..
در انتظار....
2 شهریور 91 14:59
خصوصی دارید خانومم.
در انتظار....
2 شهریور 91 15:09
خواهشا جواب خصوصی هام داده شود..
در انتظار ....
2 شهریور 91 19:42
سلام پس چی شد؟نمی آیید؟ ممنون از دعای فرج گشایش و فرج ظهور آقا که گذاشتید...
آوازقو
3 شهریور 91 15:21
سلام کجایی؟ خیلی دلم واست تنگ شده..... هرجاهستی سلامت و خوب وخوش باشی.....مهربان فاطمه رو ببوس.....
مامانی
3 شهریور 91 16:05
سلام عزیزدلم خوبی خانومی؟ بروزم عکسای سیسمونی پسلی رو گذاشتم منتظرتم
در انتظار ....
3 شهریور 91 19:00
سلام عزیزم... به سلامتی گلم... ممنون که وقت می ذارید... نه خانومم چیزی نیامد. فکر کردم چرا دیگه هیچ جوابی نمی دادید. بعد گفتم بازم بیام..من دوستم با فاطمه جانم...
فرشته
4 شهریور 91 2:48
سلام گلم خوش به حالتون منو هم خیلی دعاکن
غزل
4 شهریور 91 11:14
معصومه جونم! نیستی؟ پس کوشیییییییییییی؟
مامان نفس طلایی
4 شهریور 91 16:52
خوشحالم به ارزوت رسیدی
مامان آینده(آرزو)
5 شهریور 91 2:00
سلام عزیزم وااااااااااااااااااااای خوش به سعادتت ...که چنین حسی رو تجربه کردیم من از خونده مطالبتم یه جوری شدم حس خیلی خوبیه انشاا... همه تجربه کنن ....نازی مهربان فاطمه هم چه مشتاق وایساده .....الهی ....خیلی خوشحال شدم براتون...چقدر خوب ...
در انتظار ...
5 شهریور 91 18:44
سلام پس چی شد؟
غزل
5 شهریور 91 21:33
سلام نگرانتم حداقل بیا بگو همه چی مرتبه. کوووووووووووووووشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فاطمه سادات
12 شهریور 91 19:38
سلام مامانی . زیارت قبول واقعا به آدم انرژی میدن یاد خودم افتادم بچه بودم دیدار آقا خیلی مزه داره . میخوام راستی مامانی شما رشته تحصیلیتون علوم حدیثه؟
مامان زهره
18 شهریور 91 13:52
سلام عزيزم خاطره قشنگي بود.محمد سپهر هم علاقه خاصي به رهبري داره هنوز فرصت نشده بريم پيششون.انشاء الله بشه
مامان زهره
18 شهریور 91 13:52
سلام محمد سپهر با كد 41 در مسابقه "روياي زيبا" شركت كرده خوشحال مي شم بهش راي بدين. اين هم نشاني: http://lavashak.niniweblog.com/post36.php