فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

مهربان فاطمه و علی کوچولو

امروز............

1391/5/24 10:44
1,205 بازدید
اشتراک گذاری

(کجایند مردان بی ادعا ...نه ما اینچنین پر مدعا)

 

امروز که این شعر قشنگ رو خوندم دلم نیومد توی وبلاگ نزارمش.

لحظه ای درنگ.................

فکرم همه جا هست ولی پیش خدا نیست

 سجاده زر دوز که محراب دعا نیست

گفتند سر سجاده کجا رفته حواست؟

 اندیشه سیال من ــ ای دوست ــ کجا نیست؟

از شدت اخلاص من عالم شده حیران

تعریف نباشد ابدا قصد ریا نیست!

از کمیت کار که هر روز سه وعده

از کیفیتش نیز همین بس که قضا نیست

یک ذره فقط کندتر از سرعت نور است

 هر رکعت من حائز عنوان جهانی ست!

 این سجده سهو است؟ و یا رکعت اخر؟

 چندیست که این حافظه در خدمت ما نیست

ای دلبر من! تا غم وام است و تورم

محراب به یاد خم ابروی شما نیست

 بی دغدغه یک سجده راحت نتوان کرد

 تا فکر من از قسط عقب مانده جدا نیست

هر سکه که دادند دوتا سکه گرفتند

 گفتند که این بهره بانکی ست ربا نیست!

 از بس که پی نیم وجب نان حلالیم

 در سجده ما رونق اگر هست صفا نیست

 به به چه نمازیست ! همین است که گویند

راه شعرا دور ز راه عرفا نیست !

(برگرفته از وبلاگ سمت خدا)

................................................................................................................................

اندر احوالات ما

امروز بالاخره طلسم شکسته شد و فاطمه رو بردم

 پیش دبستانی ثبت نام کردم.محیطش رو هم دیدم خدا رو شکر

خوب بود.چشمای مهربون فاطمه از خوشحالی

برق میزد و دلش میخواست بمونه.ومن کلی براش توضیح دادم که نمیشه ..

..........................................................

راستی یادم رفت بگم..خدا رو شکر مهربون فاطمه بعد از

چند روز بدحالی..حالش خوب شد و خدا روشکر به غذا خوردن افتاد.

واقعا از همه ی دوستانی که این مدت لطف داشتن و جویای

احوال فاطمه بسیار سپاسگذارم..بخصوص مامان و بابای سونیا

که راهنماییهای ارزنده ای جهت بهبود حال فاطمه به من کردند.

صمیمانه ازشون سپاسگذارم.امروز اگه خدا بخوا د میخوام برای بار دوم

برم نمایشگاه قرآن..چون شنیدم امروز اختتامیه است..

از دیشب تا الان نخوابیدم.برم بخوابم ..چون کم کم حالم داره بد میشه.

 

یا علی-التماس دعا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

مامان امیر
24 مرداد 91 10:54
آفرین به این دختر ناز و با حجاب سلام عزیزم امیرم توی یه مسابقه شرکت کرده و اولین مسابقه اش هم هست خوشحال میشم تشریف بیارید به وبلاگش ، لینک مسابقه زیر عکسش گذاشته شده زیاد زمان نمیبره ، به گل پسرم کمک کنید تا در این مسابقه برنده بشه.تا جمعه با یه رأی طلایی دل مامانی امیر کوچولو رو شاد کنید.
زهره
24 مرداد 91 12:38
سلام فوق العاده بود
زهره
24 مرداد 91 12:40
پیش دبستانی دختر گلت و ورودش به اجتماع مبارکباشه عزیزم باید از این به بعد بیشتر مراقبش باشی
مامان ابالفضل
24 مرداد 91 12:43
سلام .واقعن این شرح حال منه... خدا به دادم برسه
تارا
24 مرداد 91 13:55
ممنون مامان مهربون واسمون دعا کنید
مامان نفس طلایی
24 مرداد 91 14:38
سلام عزیزم وای عجب شعر جالبی نوشتی .. خدا رو شکر فاطمه جان خوب شده ... انشالله که همیشه خوب باشه ..
مامان سونیا
24 مرداد 91 15:59
خدا رو شکر که فاطمه جون حالش خوب شده تبریک برای ثبت نام خوشگل خانم در پیش دبستانی
مامان سونیا
24 مرداد 91 16:00
شعر خیلی قشنگی بود معصومه جان من که لذت بردم از خوندنش
منم سرگشته ی پیمانت ای دوست...
24 مرداد 91 18:44
سلام خواهر جان خوبی؟ خوش به حالت که بازم رفتی نمایشگاه قرآن منم می خوااااممم! انقدر تک خوری نکن نامرد. دیگه کم کم ماه مهمانی خدا هم داره تمام می شه با اینکه روزه نبودم اما واقعا" دلم میگیره که ماه رمضان داره تمام میشه این روزایی که خونه مون هستم آخرین روزای دونفری من و میثمه دلم یه جوری میشه معصومه خیلی برام دعا کن . خدارو شکر که هم فاطمه بهتره هم اینکه بالا خره ثبت نامش کردی و خیالت راحت شد دلم برات تنگ شده الان هم چندبار با تانگ باهات تماس گرفتم اما جواب ندادی فکر کنم نمایشگاهی هر وقت اومدی یه خبری بهم بده تا بهت زنگ بزنم تا همدیگرو ببینیم!!
یک دوست آشنا
25 مرداد 91 1:19
سلام ، شعر خیلی قشنگی بود .واقعا راست میگه(فکرم همه جا هست ولی پیش خدا نیست)
آوازقو
25 مرداد 91 9:00
سلام به مهربان مادر مهربان فاطمه....... شعرزیبایی بود ........چه کنیم؟که دلمان همه جاهست ولی پیش خدا نیست ....ولی خوشحالیم که خدا همه جاهست حتی تو دل من خاطی........التماس دعا پیش دبستانی مهربان فاطمه مبارک.....از مراحل رشد عزیزت بیشترین بهره ی معنوی داشته باشی......
مامان آینده(آرزو)
25 مرداد 91 12:19
سلاااااااااااام دوست خوب و مهربونم ....خوبی ؟ ببخشید عزیزم ....من هستم ....میام و سر میزنم ...ولی خب چیزی برای نوشتن یادم نمیادششش ....ولی خب میام و سر میزنم...دوست خوبم منم دلم تنگ شده عزیزم .... راستی پیش دبستانی مهربون فاطمه هم مبارک باشه و خوشحال شدم که حالش خوب شده ....خدا رو بی نهایت شکر ......
فرشته
25 مرداد 91 16:10
سلام گلم فوق العاده بووووووووووووووووود
فرشته
25 مرداد 91 16:12
شعرخیلی زیبایی بود عزیزم
بابا جون یسری
25 مرداد 91 19:07
درود بر شما شعر زیبایی بود ، خنده تلخی بر لبم نشست . فقط میتوانم بگویم " اللهم فتقبل منا " ماشاء الله ، لاحول ولا قوه الا بالله بر این فاطمه خانم گل و دوست داشتنی ، که وقتی عکسهای قشنگشو میگذارید ، من و همسرم کلی دلمون باز میشه ، خدا حفظش کنه در پناه امام زمان (عج)
غزل
26 مرداد 91 15:58
سلام معصومه خانم خدا رو شکر که حال دختر ت بهتر شده. چند روزه نیستی ؟
مامان تسنیم سادات
26 مرداد 91 18:03
سلام مامانی مهربون من قرررربون اون فرشته کوچولو بشم که این قدر نازه.... با اون چادر کوچولوش.... خانمیه برای خودش از طرف من دو تا بوس گنده بکنیدش....
مامان آمیتیس
26 مرداد 91 18:54
خیلی شعر قشنگی بود. واقعا زیبا بود
به عشق ابالفضل
27 مرداد 91 4:00
سلام نیستی ؟!!! دلمون پکید کجایی؟ بیا دیگه. عاشقتیم وحشتناک دوستت داریم خطرناک
شاهده
27 مرداد 91 8:07
سلام عزیزم ببخشید واقعا شرمنده ام میومدم بهت سر میزدم ولی خیلی بیحوصله بودم...حالا اومدم بازم ببخشید واااااایییییییی چه شعری...تن آدم میلرزه ممنونم خانومی
مامی امیرحسین
28 مرداد 91 19:52
یه نامه از یه رزمنده(پدربزرگ امیرحسین) به پسرش(بابای امیرحسین) گذاشتم. دوست داشتی بیا بخون *من کلا از اینکارا دوست ندارم هی بیام بگم وبلاگم به روزه بیا منتظرم،منتهی دیدم حالت به حال ما شبیه اینه که ...
در انتظار ....
29 مرداد 91 0:32
شعر زیبایی بود... عزیزم.مبارک باشه.به سلامتی..خدا را شکر که خوب شده...