فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

مهربان فاطمه و علی کوچولو

خونه تکونی............

1390/12/23 4:28
1,569 بازدید
اشتراک گذاری

 

سه شنبه-٢٣اسفند-ساعت٤صبح

سلام .خیلی خیلی خستم.فاطمه هم حسابی عاجزم کرده و هر کاری میکنم نمی خوابه.کلافه

از اونجایی که همسری صبح تا شب نیست همه ی کارای خونه یه تنه رو دوش خودمه.خیلی خونه تکونی با داشتن یه بچه و هزار و یه کار که باید بکنی  اونهم دست تنهایی سخته.اوه

niniweblog.com

توی چند ماهی که اسباب کشی داشتیم هیچ وقت فرصت درست کردن و مرتب کردن واقعی کمد ها رو نداشتم.خلاصه با تحریک نی نی وبلاگی ها من هم دست بکار شدم.اتاق من و همسری وتموم کمدها زیر و رو تمیز شد.اتاق فاطمه گلی هم بعد از دو الی سه روز تموم شد.البته تو این مدت کارهامو با سرماخوردگی شدید انجام دادم.سبز

niniweblog.com

امروز هم که مهربون فاطمه تب کرده بود.بردمش دکتر و از اونجا داروخونه واز اونجایی که فرداشب مامان اینا و مادر شوهرم اینا شام خونمونن بعد از دکتر رفتم خریدودیر وقت رسیدم خونه و شروع کردم به کار کردن.تمام طبقات یخچال و دونه دونه در اوردم و شستم شد دسته گل.بوفه ی روی اوپن هم تموم شد.الان هم که در خدمتتون هستم استراحتمه.تا صبح باید بیدار بمونم.تازه فکر نکنم کابینت های آشپزخونه رو میرسم شروع کنم یانه.وای باورتون نمیشه از خستگی دارم بیهوش میشمخواب.تعجب اینه که این وروجک من با این داروهای خواباور ساعت ٤صبحه و هنوز نخوابیده.

دعا کنید دیگه این خونه زودتر تموم شه.هرچند که حتما یکی دو کار برای بعد از تعطیلات میمونه.دیگه باید برم.با اجازتون.......بای بای

 

niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامانی درسا
23 اسفند 90 7:52
انشاالله حال دختر عزیزم خوبه الان . خوش به حالت خونه تکونی کردی با وجود بچه کوچیک باید گفت
مامانی طهورا
23 اسفند 90 8:59
سلام دوست دارم دخترم با دخترتون دوست بشه مایل به تبادل لینک هستین؟
نی نی های حاجی-مامان مریم
23 اسفند 90 9:09
متن لوگوتون زیبا بود آرزوی همه مادر ها همین است ان شاالله همت ماو ذست لطف خدا اگه به ما سر بزنیدما هم خوشحال میشیم
مامان آینده ( آرزو)
23 اسفند 90 11:23
سلام عزیزم .... وقتی اومدم ودیدم نظر گذاشتی خیلی خوشحال شدم ... ممنون عزیزم..نظر لطفته..میدونی چیه منم خودم خیلی خوشحالم که چادر سرم میکنم ..شاید باورت نشه ولی بعضی وقتی خیلی حس خوبی دارم این و باید ممنون خانواده ام بخصوص مامان وبابام باشم که باعث شدن ...منم دوستت دارم عزیزم... راستی خسته نباشی بابت خونه تکونی منم روز خونه تکونی خیلی خسته شده بودم...برای سرما خوردگیتم انشاا... که زوده زود خوب میشی عزیزم ....( دوست خوبم )
مامان امیر مهدی
23 اسفند 90 15:11
.........@@ ............@@@ ............@@@@@@@@@ ...............@@@@@@@@@ ....................................@@ ....................@@ ....................@@@ ....................@@@ ....................@@@ ....................@@@ ....................@@@ ......................@@ .................................................. @@@...............................@@@ @@@................................@@@ @@@@@@@@@@@@@@@@@ ...@@@@@@@@@@@@@@ ..................@@...@@ ..................@@...@@ ......................@@ ......................@@ ............................ ...............@@@@ .............@@.......@ ................@@@@@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@ ............................@@
منم سرگشته ی پیمانت ای دوست
23 اسفند 90 18:56
سلام خدمت خواهر خوبم. ان شا ا... خسته نباشی امیدوارم مهمونی امشبت مثل همیشه به خوبی برگزار بشه. دلم واقعا" برات تنگ شده وقتی میبینم همه دارن با یه حرص و جوشی خونه تکونی میکنن کلی حرص می خورم همش به میثم میگم خونه ما که تمییزه نه؟؟!!اون بنده خدا هم میگه آره بابا!!! ولی خداییش من کار زیادی هم ندارم فقط یه جارو وگردگیری باید انجام بدم که اونم کاری نداره میذارم یه روز قبل از سفرم (ان شاا...)امروز یه جلسه بیشتر درس نخوندم خدا به دادمون برسه حالا هم اذان رو گفتن باید برم نماز دعا برای ما یادت نره
نایسل
23 اسفند 90 20:45
سلام میشه بیای این ادرس واسه دوستم یه ارزوی خوب کنی http://tavalod-mobarak.niniweblog.com/
مامانی طهورا
24 اسفند 90 8:21
مامانی جواب ندادین