پرواز به سوی گنبد رویایی......
سه شنبه-25 بهمن-ساعت11ظهر
قدم به حرم بی مدد نخواهد زد
بدون واسطه دم از احد نخواهد زد
گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف
به سینه ی احدی دست رد نخواهد زد
سلام.الان که دارم این پستو میگذارم همه ی وسایلو آماده کردم.مهربون فاطمه هنوز خوابه.تا ٢ ساعت دیگه راهی فرودگاهم تا به اتفاق همسری و فاطمه جونی به پابوس آقا علی بن موسی الرضا بریم.تو دلم یه شور و غوغایی به پاست.
امروز ساعت ١٥:٤٥ پرواز داریم و ان شاالله جمعه ساعت ١٥ هم بر می گردیم.تا اون موقع بعید میدونم بتونم مطلب بگذارم. نایب الزیاره هستم.همتون رو دوست دارم و حلالم کنید.توی این مدت دوستای خوبی توی نی نی وبلاگ پیدا کردم.مامان آینده کنار گنبد رویایی دعات می کنم اگر قابل باشم.مامان درسا-مامان سونیا.مامان شیدا و حدیث و خیلی های دیگه ان شاالله قابل باشم دعاگوتون خواهم بود.
واما دوستایی که این مدت خواهر مهربون برای من و خاله ی خوبی برای مهربان فاطمه ی من بودن:مامان امیرحسین که بهش ارادت ویژه دارم و در ضمن شوهرش مشهدیه وهمیشه کنار حرم آقا یاد اون و میکنم.خواهرگلم حلالم کن.(ایشون مقام خواهرشوهریه بنده رو هم دارن -باز هم مخلصیم)-
وبعد پروانه ی عزیزم که عاشقانه دوسش دارم وهمیشه به یادشم.حالا هم که داره به مقام مادر خانومی نایل میشه.عزیزم خیلی دوست دارم و دعات میکنم.باز هم خیلی خیلی دوست دارم......
وآمنه جانم که همیشه نه فقط من بلکه خانواده و مامان اینا هم دوسش دارنو بهش ارادتمندیم.خواهر دلسوزی که همیشه توی بدترین شرایط کنارم بوده.امنه جان هم حلالم کن هم توی سفر کربلا ما رو خیلی و اگر تونستی خاص دعا کن.
وخیلی هایی که اونقدر فرصت ندارم اسمشون رو بیارم اما به یادشونم.
شاید بگید مگر سفر قندهار میری....
خوبه بگم هر رفتی هر چند کوتاه ممکنه برگشتی نداشته باشه والبته این سفرها بهونه ی خوبیه برای حلالیت از کسانی که دوستشون داری اما ممکنه یه روز ناخواسته دلشون رو شکسته باشی.....
مامان و بابایی وهمچنین مادر شوهر و پدر شوهر عزیزم دستتون رو میبوسم ............
زایر کوچولوی من ,مهربون فاطمه هم تو این سفر عاشقانه همراهمونه امیدوارم به خاطر دستای این زایر کوچولوی من و امین هاش دعاهامون مستجاب باشه.اگر اشتباه نکنم این چهارمین سفریه که مهربون فاطمه به مشهد میره.عزیزم نفسم زیارتت قبول باشه.....